عاشقیه

عاشقیه

کبوترانه بر طواف تو می نازم
روحم چو کبوتری در حرمت بال گرفت
من روزی خویش به یمن تو می گیرم
آب و گل من به لطف تو شکل گرفت

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی



۸ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

برایت همچون مادر فرزند مرده ای گریه می کنم

و ناله ی حسین حسین زمزمه می کنم

_ اشتباه نکن _

این من نیستم که دگرگون می شوم

نه

این اوست که برایم نسخه ی

14 قطره اشک مینویسد و

5 ناله ی حسین عزیزم و

1 بار غش در وسط روضه؛

و وقتی از روضه ات بر میگردم

صاحبان دل بویت را استشمام می کنند

و پندارشان این است که من صاحب این رایحه هستم

غافل از اینکه؛ جوار همنشین در من اثر کرد|وگر نه من همان گِل هستم که هستم

عالم عشق تو چیزی دیگر است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۲ ، ۰۰:۱۳

اربابا تو همیشه برایم متفاوتی و تازه

حسین جان ماجرای تو را هزار بار هم که بخوانم و بشنوم هم، باز مثل بار اول غم انگیز است

آقا جان عشق تو کالایی است که هیچ گاه در ارزش و زیبایی و نیازمندی و هزاران عامل دیگر بر روی آن در عالم،عشقی نخواهیم داشت

یا ابا عبد الله 

چرا از 5 ندای آسمانی حضرت امام(عج) 3 ندایش در رابطه با توست؟!!!!

آیا نه این است که اگر تو نبودی از اسلام خدا هم چیزی باقی نبود و یکی از دلایلی که تو ملقب به پدر بندگان خدا هم هستی حتما همین است

امامم - عزیزم - اربابم - پدرم

عالم به خاطر توست که به حیات خویش ادامه می دهد و تو نقطه ی عطف کل عالم هستی

یا حسین(ع)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۲ ، ۲۱:۵۴

پدر - بچه

پدر - بچه ی شش ماهه

پدر - التماس جرعه آبی برای بچه ی شش ماهه

پدر - التماس جرعه آبی برای بچه ی شش ماهه نازش که در آغوش گرفته - تیر

پدری مثل حسین که مرکز عاطفه ی عالمه و التماس جرعه ای آب برای بچه ی شش ماهه نازش که در آغوش گرفته

اَه، تمام کن، چقدر قلم بر جفا می رانی - دلم خون است از پدر مهربان برای همه - وقتی روضه ی اصغرِ آقا خوانده می شودبه حال و روز حسین فکر می کنم

و اینکه خون فرزندش را به آسمان پاشید چه اینکه هست یک قطره از خون عزیز عزیز فاطمه به زمین برنگشت

و چه کشیدی تو حســــــــــــــــــــــــــین - آه از این همه ظلم

روضه های تو ارباب، دیوانه کنندست|ماجرای تو جانم، ویرانه کنندست

و هر که در این بزم مقرب تر است|جام بلا بیشترش می دهند


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۲ ، ۲۲:۰۱

کعبه را که خدا آفرید
واژه ی دورت بگردم را نیز با خود آورد
مادرم فاطمه(س)فرمود:
امام همچون کعبه ایست که باید به سویش روند نه آنکه(منتظر باشند تا )او به سوی آنها بیاید
آری باید به سوی امام رفت و به دورش گشت
و شاید ازین روست که زیارت حرمت با کعبه برابری میکند
و طواف به دورت واجب

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۲ ، ۱۵:۳۶

با خودم می گوییم هر شب با ندایی بس غریب
کاین حسین گر بر دلم والی نبود بالی نبود
گر حسین را از حیات من نهی بر گوشه ای
از من و بودم بجز آب و گلی باقی نبود

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۱۴:۱۶


آن روز زمین و زمان همه شرمنده ی حسین(ع) بودند

آب از خجالت، عرقی به هیئت خون می ریخت

در کربلا حسینیان رودی به پا کرده بودند تا همه را تا قیامت از آب این رود که از خونشان بود سیراب کنند

و چه آب پر برکتی که پس از گذشت سده ها هنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوز جریان دارد

و این خون حسین(ع) بود که به خون حسینیان جاودانگی و حیات بخشید

یا ثــــــــــــــــــــــــار الله
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۰۲:۲۹

عمری ست با عنایت تو گریه می کنم
تنها به قصد قربت تو گریه می کنم
عمری ست پای بیرق مشکی روضه ها
در سایه سار رحمت تو گریه می کنم
گاهی ستاره می شوم و تا سپیده دم
در آسمان غربت تو گریه می کنم
قبرت که نیست دل خوشم از این که لاأقل
پایین پای هیئت تو گریه می کنم
آه ای ضریح گمشده! بانوی بی نشان !
در حسرت زیارت تو گریه می کنم
تا صبح در حوالی دل تنگی بقیع
با بوی یاس تربت تو گریه می کنم
تا تربت شهید اُحد پا به پای اشک
هر شب به رسم عادت تو گریه می کنم
گاهی به یاد هق هق آن پلک نیمه جان
در سوگ بی نهایت تو گریه می کنم
گاهی کنار روضه ات از دست می روم
از بس که در مصیبت تو گریه می کنم
از ابتدای مرثیه هایت قدم قدم
تا کوچهٔ شهادت تو گریه می کنم

"یوسف رحیمی"

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۰۱:۰۳

حاجی صدای منو میشنوید
همت همت مجنون
مجنون جان به گوشم
حاج همت اوضاع خیلی خرابه برادر
محاصره تنگ تر شده
اسیرامون خیلی زیاد شدند اخوی
خواهرا و برادرا را دارند قیچی می کنند
اینجا شیاطین مدام شیمیایی می زنند
خیلی برادر به بچه ها تذکر می دیم ولی انگار دیگه اثری نداره
عامل خفه کننده دیگه بوی گیاه نمی ده، بوی گناه می ده
همــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت جان
فکر نمی کنم حتی هنوز نیمه ی راهم باشیم
حاجی اینجا به خواهرا همش میگیم پر چادرتون رو حائل کنید تا بوی گناه مشامتونو اذیت نکنه
ولی کو اخوی گوش شنوا
حاجی برادرامونم اوضاعشون خرابه
همش می گیم برادر نگاهت برادر نگاهت
حاجی این ترکش های نگاه برادرا فقط قلبو میزنه
کمک می خوایم حاجی
به بچه های اونجا بگو کمــــک برسونند
داری صدا رو
حکایت ما الان اینه، ولی کار ما از بیسیم زدن گذشته، کاش یه تیکه سیم می موند باش سیم خودمونو وصل کنیم به شهدا ولی افسوس که همه رو خودمون قطع کردیم.
ولی بازم امیدمون به خودشونه.
انشالله دستمونو بگیرن

منبع:zohoor313@googlegroups.com

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۲ ، ۱۹:۴۱